ظرفیت‌های روش تحلیل مؤلفه‌ای در پیوند قرآن کریم با علوم انسانی با نگاه آسیب شناسانه به دیگر روش‌ها

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری مدیریت، پردیس بین المللی کیش، دانشگاه تهران، کیش، ایران

2 استاد تمام دانشکدگان مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران

3 استادیار دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران

4 استادیار دانشکده الهیات، دانشگاه امام صادق ع، تهران، ایران

10.37264/JIQS.V2I2December2023.6

چکیده

پس از کاهش سیطره پارادایم اثبات‌گرایی بر دنیای علم، پارادایم‌های متعددی مجال استفاده پیدا کردند که در این بین پارادایم تفسیری (ساخت‌گرایی) به دلیل نگاه ذهنیت‌گرا، ورود ارزش‌ها به عرصه شناخت، توجه به تعاملات انسانی و تأثیر شناسنده و شناختنی بر یکدیگر و مواردی از این دست توسط محققان قرآن‌پژوه مورد اقبال بیشتری واقع شد. امّا با وجود آنکه این پارادایم به ظاهر با نگاه دینی همراهی بیشتری نسبت به پارادیم اثبات‌گرایی دارد ولی زاویه‌های پارادایمی جدی‌ای نیز بین این پارادایم و پارادایم اسلامی وجود دارد که باید به آنها در بکارگیری روش‌های تفسیری در پژوهش‌های قرآنی توجه نمود. در این مقاله ضمن بررسی روش-های معمول کیفی مورد استفاده در قرآن‌پژوهی و بحث پیرامون نقدهای پارادایمی وارد بر بکارگیری این روشها در پژوهش‌های قرآنی، «روش تحلیل مؤلفه‌ای» به عنوان روشی پاسخگو در پیوند قرآن کریم با علوم انسانی معرفی می‌گردد. این روش که یافته‌های آن‌ در برگیرنده جامع آیات مرتبط و متناسب با تعاریف واژه مورد پژوهش متعلق به علوم انسانی است، طی چهار مرحله گردآوری داده‌ها؛ کدگذاری داده‌ها؛ جمع‌بندی؛ و جستجوی آیات منطبق با مؤلفه‌های استخراجی به اجرا در می‌آید.

کلیدواژه‌ها